بسم رب المنتظر المهدی

سلام. توی این پست نوشتیم که امیرالمؤمنین علی علیه السلام مدار حق هستند و حق به دور ایشون طواف میکنه. در آخر بحث هم گفتیم که شیعیان اگه خیلی قوی عمل کنند میتونند به دور حق طواف کنند. یاد یک روایت افتادم که رسول اکرم به امیرالمؤمنین میفرمایند: یَا عَلِیُّ أَنْتَ بِمَنْزِلَةِ الْکَعْبَةِ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِی  علی جان تو به منزله‌ی کعبه هستی که به سوی تو میایند و تو به جایی نمیروی!(وسائل الشیعه جلد11 صفحه32)

بگذریم. خودم وقتی قسمت اول رو میخونم این سئوال برام بوجود میاد که آیا میشه من هم به دور حق طواف کنم و به حق رفتار و عمل کنم؟ گفتن و نوشتن راجع به حق آسونه اما عمل کردن... شناخت امیرالمؤمنین هم به نظر آسونه اما در راه ایشون حرکت کردن و شیعه و محب واقعی بودن سخت... خود حضرت در نهج البلاغه میفرمایند: َ الْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْیَاءِ فِی التَّوَاصُفِ وَ أَضْیَقُهَا فِی التَّنَاصُف حق در مقام توصیف و شرح دادن بسیار گسترده است ولی راه برای رسیدن به آن بسیار تنگ و دشوار است.(نهج البلاغه خطبه‌216) حق علی است و علی حق است! پس کتاب و مقاله و وبلاگ نویسی راجع به علی علیه السلام زیاد سخت نیست اما در مرحله‌ی بعد عمل به این نوشته‌ها و یکی کردن گفتار و رفتار که از جلوه‌های بارز حق و عدل و انصاف هستند که در روایات به "سید اعمال" یاد میشه ، خیلی سخته! رسیدن به مقام "وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى" و درک جایگاه خداوند و جلوگیری نفس از هوا و هوس (سوره مبارکه نازعات آیه40) جز به مدد خود اهل بیت علیهم السلام اتفاق نمیفته.

این نکته رو هم اشاره کنم که سهل بودن وصف امیرالمؤمنین علیه السلام، یعنی آسون بودن سخن درباره‌ی اموری مثل اخلاق و رفتار ایشونه نه توصیف مقام سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی (نهج البلاغه خطبه‌ی 189) که معرفتِ امام معصومِ مظهر اسماء خدا ، در ذهن ما انسانهای معمولی نمیگنجه! خود رسول اکرم(ص) فرمودند:َ مَا عَرَفَکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ غَیْرُ اللَّهِ وَ غَیْرِی یا علی به حق معرفت تو کسی نرسید غیر از خدا و من(بحارالانوار جلد39 صفحه84) اما آب دریا را اگر نتوان کشید ، خود به قدر ذره‌ای باید چشید چرا که فرمودند:ذکر امیرالمؤمنین عبادت است.

گفتند نامه‌ای به مسیح(ع)! بارزترین صفت حضرت مسیح(ع) که مسیحیان در تبلیغ دینشون ازش استفاده میکنند ، محبت و مهربانی ایشون هست. حالا این روایت رو در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام بخونیم که ایشون جامعیت تمام انبیاء رو با خودشون به همراه داشته و دارند. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ بِأَعْلَى صَوْتِهِ یَا عِبَادَ اللَّهِ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى آدَمَ فِی جَلَالَتِه.... وَ إِلَى عِیسَى فِی حُبِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُعَاشَرَتِهِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب پیامبر با صدای بلند میفرماید: ای بندگان خدا کسی که می‏خواهد به آدم در جلالش، به شیث در حکمتش، به ادریس در نام‏آوری و جلالش، به نوح در شکرگزاری و عبادتش، به ابراهیم در وفاداری و دوستی اش با خدا، به موسی در بغض دشمنان خدا و بریدن از آنان، به عیسی در دوستی مؤمنان و معاشرت با آنان نگاه کند پس به علی نگاه کند! (بحارالانوار جلد 17 صفحه419) آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری! اینها رو که میبینی و میشنوی میفهمی که چرا آدم و نوح مدفون کنار امیرالمؤمنین هستند... وَ عَلَى ضَجِیعَیْکَ آدَمَ وَ نُوحٍ. و خیلی چیزهای دیگه که... نمیفهمی و فکر میکنی که فهمیدی. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.

پ.ن.1: خلیج فارس اسمش میشه خلیج عرب ، 100تا اس ام اس توی روز میاد که برید اعتراض... به پیامبرمون(ص) توهین میشه، یه اس ام اس نمیاد که چرا؟!؟... خوشا به غیرتمون، خوب پیروانی هستیم برای رسول اکرم(ص)!

پ.ن.2: وقتی اسم حضرت مسیح(ع) میاد یاد این شعر قشنگ میفتم که:
صـد مـرده زنـده میشود از ذکر یا حسین                 اربـاب مـا معـلم عـیسـی‌ابـن مـریم است
عیسی اگر به آخر عمرش به عرش رفت                قنداقه‌ی حسین شرف عرش اعظم است
و این کلام با تمام مسیحیان:
ای راهـب کـلیسا کمـتر بزن به ناقوس                  خاموش کن صدا را نقاره میزند طوس
آیا مسیح ایران، کم داده مرده را جان؟                  بـردار جـان خـود را، با ما بیا به پابوس

بسم رب المنتظر المهدی

سلام. زنده برگشتم. به قول یکی از دوستان حیف که شهید نشدم. پس بازم باید نوشته‌های منو تحمل کنید. حتما میخواید از سفر براتون بگم! خدا انشاءالله روزی تمام آرزومندان بکنه. قبل از حرکت گفتم راجع به زیارت بخونم... همون جمله‌ی معروف آخر تمام احادیث بود. کسی که به زیارت امیرالمؤمنین برود عارِفاً بِحَقّه...! خب آخه چه کنم من با بی معرفتیم؟ میرسی نجف... ایوان طلا... سعی میکنی تمام معرفتت رو نسبت به مولایت جمع کنی و بگی اَلْسّلام عَلَیکَ یا اَمیرَالمؤمنین! بیشترین چیزی که توی این سفر توی شهر نجف خواستم و مد نظرم بود، کسب معرفت بود. معرفت امیرالمومنین و فرزندانش علیهم السلام.

این حدیث رو شنیدید؟ "عَلیّ مَعَ الحَق وَ الْحَقُ مَعَ عَلِی،یَدورُ مَعَهُ حَیثُما دار" علی با حق است و حق با علی است. تا اینجا ترجمه‌ی روایت آسونه اما بعدش میگه: دور او میگردد هرکجا که باشد! این علی است که دور حق میگردد یا حق است که دور علی میگردد؟ "حق" دوتا معنی اصلی داره. یکی ذات حق تعالی که وجود محضه و هیچ مقابلی نداره. کسی هم با او نیست و یکتای بی همتاست. ذَلِکَ بِاَنّ اللهَ هُوَ الْحَق(سوره لقمان آیه3) معنی دوم حق ، افعال و احکام الهی است که حق هستند و در مقابلشون یک باطل قرار میگیره. کاری که مورد رضایت خداست حقه. این حق هرچی و هرکی که باشه به قول فیلسوفها صادر یا ظاهر از خداست اَلْحَقُّ مِنْ رَبّک(سوره آل‌عمران آیه60) این حق مستقل نیست و نیازمند یک مصدر ایجاد کننده هست که یا خداست یا از ابزار مرتبط با خدا. اولین چیزی که خداوند خلق کرد نور معصومین علیهم السلام بود که انسانهایی جامع و خلیفه‌ی خدا و مظهر اسماء خدا بودند. هر حقی اگر مستقیم از خدا صادر بشه در مرتبه‌ی معصومین که مستقیم از خدا بودند ، همراه اونها و در کنار اونها خواهند بود و اگر غیر مستقیم و توسط دیگری صادر بشه، ملاکش امام معصوم هست چون موجودی کامل است. (خیلی سخت شد؟ عیبی نداره! بذارید بحث رواییش آسونتره)

رسول اکرم در خطبه‌ی غدیر بعد از نصب امیرالمؤمنین میفرمایند: اَللّهُمَ اَدِرِ الْحَق مَعَهُ حَیْثُ دَار...! خدایا هرکجا علی بود حق را در مدار او همراهش گردان. علی را محور حق قرار ده ، هرکجا علی حاضر است حق را در همانجا حاضر کن بطوریکه از هم جدا نشوند و حق همراه علی باشد.

در روایتی دیگه داریم که ابوذر میگوید شنیدم رسول اکرم(ص) فرمود: عَلیّ مَعَ الحَق وَ الْحَقُ مَعَهُ وَ عَلَی لِسَانِهِ وَ الْحَقُ یَدُورُ حَیْثُما دَارَ عَلِی(بحارالانوار جلد38 صفحه28) علی با حق است و حق با علی است و بر زبان علی و حق به گرد محور علی میگردد هرکجا علی باشد! اینجا میشه تفاوتی بین حق محوری سلمان و ابوذر با حق مداری امیرالمؤمنین دید. اونها گرد حق میگردیدند و حق به گرد امیرالمؤمنین! عجب مولایی داریم، خدا را شکر... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمُودَ الدّین یا اَمِیرَالْمُومِنین اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.

پ.ن.1: دفعه‌ی قبل هم نتونستم توی اولین پست راجع به سفر بنویسم. پست سفر قبلم راجع به نجف رو ببینید: "فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ اینجا نجف است"

پ.ن.2: کلام آخر درباب کسب معرفت اهل بیت علیهم السلام که در این سفر شکر خدا بهش رسیدم یکی بیش نبود که سوغات من باشه برای تمام طالبان معرفت اهل بیت:مداومت بر زیارت جامعه کبیره! (الْحَقُّ مَعَکُمْ وَ فِیکُمْ وَ مِنْکُمْ وَ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُه)

پ.ن.3: بعد از اینکه سفر8 روزه‌ی کربلامون به خاطر درگیریها و مشکلات مرزی 12 روز شد، نمیشه برگشت و زیارت امام رضا نرفت! آخر هفته میرم سلام اجدادشون رو ابلاغ کنم. شما دعا کنید از شرکت اخراجم نکنند. (کرب و بلا بهشته اما برام هیچ جایی مشهد الرضا نمیشه...نوای وبلاگ)

پ.ن.4: دفعه‌ی قبل براتون توی نجف کم عکس گرفتم(که توی ادامه‌ی مطلب این پست هست) اما ایندفعه بیشتر براتون عکس گرفتم که میتونید در ادامه ببینیدشون.